زادروز | ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ | |||
---|---|---|---|---|
زادگاه | براونا - آم - این ، امپراتوری اتریش - مجارستان شهروند اتریشی تا سال ۱۹۲۵،شهروند آلمانی پس از ۱۹۳۲ |
|||
تاریخ مرگ | ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ | |||
محل مرگ | برلین ، آلمان |
|||
همسر | اوا براون ازدواج در تاریخ ۲۹ آوریل ۱۹۴۵ |
|||
فرزندان | پدر آلویس هیتلر مادر کلارا هیتلر |
|||
دین | کاتولیک | |||
اطلاعات سیاسی | ||||
حزب سیاسی | حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان حزب نازی |
|||
سمت | صدر اعظم آلمان (از ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵) | |||
فعالیتها | هنرمند ، سرباز ، نویسنده ، سیاستمدار هیتلر به عنوان یک کهنهسرباز نشاندار جنگ جهانی اول، در سال ۱۹۲۰ (میلادی) به حزب نازی پیوست و در سال ۱۹۲۱ به ریاست آن رسید. او پس از زندانی شدن به خاطر شرکت در کودتای نافرجام در سال ۱۹۲۳، با ترویج ایدههای ناسیونالیستی، ضد کمونیستی و یهودستیزی و ایراد سخنرانیهای پرشور ، حامیانی در سطح کشور آلمان به دست آورد. هیتلر در سال ۱۹۳۳ به مقام صدراعظمی رسید و بیدرنگ یک دیکتاتوری فاشیستی تک حزبی را بنیان نهاد.[۱]. مجموعهٔ ارتشی- صنعتی آلمان توانست قوای تحلیل رفته این کشور را ترمیم و آن را تبدیل به یکی از قدرتهای برتر اروپا در زمان خود نماید. هیتلر سیاست خارجی خود را با هدف تصرف فضای حیاتی بیشتر دنبال نمود و یکی از دلایل اولیه و عمده وقوع جنگ جهانی دوم الحاق اتریش و تهاجم به چکسلواکی و لهستان در ۱۹۳۹ توسط او بود که در نتیجه بریتانیا و فرانسه به آلمان اعلام جنگ کردند. جنگی که بین دو قدرت محور و متفقین درگرفت و در طی این مدت اروپا و همچنین سایر نقاط دنیا شاهد ویرانیها و تلفات بسیار بود. اگرچه در عرض سه سال، آلمان و نیروهای محور بیشتر مناطق اروپا ، بخشهای بزرگی از آفریقا، شرق آسیا و اقیانوسیه را اشغال نمودند اما نیروهای متفقین از سال ۱۹۴۲ به بعد، از آنان پیشی گرفته و در سال ۱۹۴۵ آلمان نازی را از هر سو احاطه نمودند. وی در همان سال و در هنگام نبرد برلین، به ضرب گلوله خودکشی نمود. این جنگ در نهایت به کشته و زخمیشدن بسیاری منجر شد، از آن جمله میتوان به کشتار دستهجمعی یهودیان که تعداد آن شش میلیون نفر تخمین زده میشود و همچنین میلیونها انسان دیگر توسط نازیها و متحدان آنان اشاره کرد که به واقعه هولوکاست معروف گشتهاست.دوران کودکیمحل تولد هیتلر،براونا آم اینآدولف هیتلر حدود ساعت ۰۶:۳۰ بعد از ظهر ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ در مسافرخانه ای در شهری مرزی و کوچک به نام براونا-آم-این در اتریش، بین مرز اتریش و امپراتوری آلمان زاده شد. پدر او آلویس هیتلر ( ۱۸۳۷ – ۱۹۰۳)، یک کارمند پائین رتبه گمرک بود. مادر هیتلر، کلارا هیتلر (زادهٔ پولزل)، دومین دختر عموی آلویس بود. او شش بچه به دنیا آورد. تنها آدولف، که دومین فرزندش بود، و خواهر کوچکش پاولا در کودکی زنده ماندند. هنگامی که هیتلر ۳ ساله بود خانواده او به ایالت باواریا در جنوب آلمان مهاجرت کردند.[۳] درسال ۱۸۹۴ خانواده هیتلر به نزدیکی شهر لینز مهاجرت کردند و تا زمان بازنشستگی پدر هیتلر در آنجا ماندند، در این دوره هیتلر به عنوان کودکی خستگی ناپذیر به بازی و درس در مدرسه ای نزدیک به خانه مشغول بود.برادر او ادموند بر اثر بیماری سرخک در ۲ فوریه ۱۹۰۰ درگذشت و این اتفاق تاثیری دائمی در هیتلر ایجاد کرد و اعتماد به نفس هیتلر را تا حدود بسیاری تضعیف کرد و باعث شد آدولف هیتلر کج خلق شود و همواره با پدر خود بحثهای طولانی داشته باشد. روابط هیتلر با مادرش بسیار خوب و صمیمانه بود و این کاملاً برعکس روابط او با پدرش بود که معمولاً او را کتک می زد[۴] با اینکه هیتلر علاقه مند بود به رشته هنر بپردازد ولی پدر وی او را به مدرسه فنی فرستاد ، هیتلر بعدها در کتاب نبرد من اعتراف کرد که «امیدوارم بتوانم چند سال عقب افتادگی که پدرم به من تحمیل کرد را جبران کنم.» هیتلر حتی در زمینه سیاسی هم با پدر خود اختلاف داشت ، پدر هیتلر فردی معتقد به امپراطوری اتریش بود اما هیتلر خود و اتریش را جزء آلمان و امپراطوری روم باستان می دانست.پس از مرگ پدر هیتلر در ۳ ژانویه ۱۹۰۳ وی مدرسه فنی را ترک کرد.آدولف هیتلر در کتابش نبرد من، لحنی مودبانه درباره پدرش دارد، به هر حال او اظهار میکرد تصمیم جدی که برای نقاش شدن داشت باعث اختلاف نظرات بسیاری در بین آنها شده بود. جوانیمحوطه قدیمی اقامت در مونیخ ، نقاشی هیتلر ، ۱۹۱۴ از سال ۱۹۰۵ به بعد هیتلر در یک پرورشگاه بوهامایی زندگی میکرد و مادرش را تحت حمایت خود داشت. او دوبار از موسسهٔ هنرهای زیبای وین (۱۹۰۷-۱۹۰۸) به خاطر عدم صلاحیت در نقاشی مطرود شد. به او گفته شد که تواناییهایش بیشتر در زمینهٔ معماری کاربرد دارد. وی درخاطراتش که نمایانگر مجذوبیتش به همین موضوع است میگوید: بنا به سفارش رئیس آموزشگاه، وی متقاعد شد که مسیر تحصیلیش را تغییر دهد. ولی وی تحصیلات لازم برای معماری را نگذرانده بود:
در ۲۱ دسامبر ۱۹۰۷ مادرش کلارا هیتلر با یک مرگ دردناک بر اثر سرطان سینه در سن ۴۷ سالگی فوت کرد. هیتلر از طریق دادگاهی در لینز تمامی سهمش از ارث پدری خود را به خواهرش پاولا هیتلر واگذار کرد،آدولف در ۲۱ سالگی وارث ثروت یکی از عمه(خاله)هایش شد. او به عنوان یک نقاش در وین مشغول کار شد. او از روی کارت پستالها طرح میکشید و به کاسبها و توریستها میفروخت. تا قبل از جنگ جهانی اول وی حدود ۲۰۰۰ تابلوی اینچنینی نقاشی کرد.[۷] بعد از دومین بار اخراج از موسسهٔ هنرهای زیبا هیتلر دچار فقر مالی شدیدی شد. در ۱۹۰۹ وی به دنبال سرپناهی میگشت و در ۱۹۱۰ در خانهای که برای کارگران فقیر در نظر گرفته شده بود سکنی گزید. مخالفت با یهود ریشهای عمیق در فرهنگ کاتولیکهای اتریش داشت ، وین دارای یک جامعه بزرگ یهودی، شامل بسیاری از یهودیهای ارتدکس اروپای شرقی بود. هیتلر معتقد بود یهودیان دشمنان نژاد آریایی و باعث بدبختی و عقب ماندگی کشورش اتریش بودند. زمانی که هیتلر در وین زندگی می کرد به دقت اوضاع سیاسی و رفتار احزاب مختلف را زیر نظر می گرفت و رفتارهای احزاب را بررسی می کرد.وی پس از بررسی احزاب اتریش به این نتیجه رسید که تنها حزبی می تواند به قدرت کامل دست یابد که بتواند تظاهرات عظیم خیابانی به نفع خود سازماندهی کند و احساسات و هیجانات مردم را در اختیار بگیرد و همچنین پشتیبانی دست کم یکی از سه نیروی اصلی کشور یعنی ارتش ، کلیسا و یا شخص اول مملکت (رییس جمهور اتریش) را با خود داشته باشد.هیتلر این تجربیات را در راه به قدرت رساندن حزب نازی به خوبی به کار گرفت.وی در کتاب خود نبرد من می نویسد که استدلالهای منطقی و جملات ادیبانه نیستند که تاریخ را می سازند بلکه خطابههای تحریک کننده هیجانات مردم هستند که مسیر تاریخ را تعیین می کنند.در سال ۱۹۱۳، هیتلر از اتریش - مجارستان به مونیخ نقل مکان کرد.اما چون برای کشورش خدمت سربازی انجام نداده بود توسط پلیس مونیخ دستگیر و سپس به کشورش برگردانده شد اما هیتلر از خدمت سربازی معاف شد و توانست بار دیگر به مونیخ برگردد. جنگ جهانی اولدر اوت ۱۹۱۴ امپراتوری آلمان جنگ جهانی اول را آغاز کرد و هیتلر برای لشکر باواریا داوطلب شد. او یک سرباز وظیفه فعال بود که به عنوان پیغام آور در فرانسه و بلژیک در معرض دید آتش دشمن خدمت کرد. اگر چه خدمت هیتلر قابل تقدیر بود ولی به خاطر این که تابعت آلمانی او مفقود شده بود هرگز به بالاتر از سرجوخه ترفیع نیافت. او دوبار برای شجاعت در جنگ نشان صلیب آهنی، درجه دو، در دسامبر ۱۹۱۴، و صلیب آهنی، درجه یک که به ندرت به سرجوخهها اعطا میشود، در اوت ۱۹۱۸ را دریافت کرد. در مدت جنگ هیتلر یک آلمانی میهن پرست افراطی شد، هرچند او تا سال ۱۹۳۲ تابعیت آلمانی نداشت.او در مدت خدمت سربازی اش نقاشی های روزنامه ارتش را نیز می کشید اما در سال ۱۹۱۶ از ناحیه پای چپ دچار زخمی شد و مدال جانبازان را نیز دریافت کرد و پس از بهبودی مجدداً به جبهه بازگشت. [۸]وقتی که مردم اعتقاد به شکست ناپذیری ارتش آلمان داشتند، آلمان در نوامبر سال ۱۹۱۸ تسلیم شد. هیتلر با شنیدن خبر تسلیم شدن آلمان دچار شوک شدیدی شد. او در آن زمان به خاطر حمله شیمایی به وسیله گازخردل در بیمارستان صحرایی بود و به طور موقت دچار نابینایی شده بود. مانند بسیاری از میهن پرستان، او سیاست مداران غیرنظامی و یهودیان و کمونیست هارا در تسلیم شدن آلمان مقصر میدانست. پس از جنگ جهانی اولنتیجه جنگ جهانی اول برای آلمان شکستی فاجعه بار بود. کشورهای پیروزمند در عهدنامه ورسای شرایطی بسیار سخت و خفت بار را به این کشور تحمیل کردند.با شکست رایش دوم در جنگ جهانی اول، در آلمان جمهوری وایمار تشکیل شده بود. پس از جنگ جهانی اول آلمان در بحران غرق بود. در جامعهای که لایههای گسترده مردم با بی کاری و فقر روبرو بودند هیتلر مانند بسیاری از هم نسلان خود، تسلیم آلمان را رد میکرد و شکست آلمان را نتیجه اتحاد یهودیان و کمونیستها میدانست و خواهان جبران آن بود.هیتلر مرام سیاسی خود را به روشنی در کتاب نبرد من تشریح کردهاست. به عقیده او نژادهای پست مانند گیاهان هرز هستند، که باعث خراب شدن گیاهان سالم میشوند، همچنین از یهودیان آن زمان به عنوان کسانی که دزدی ، ثروت اندوزی ، آلودگی و فساد را رواج میدادند یاد میکند، از نظر هیتلر افراد برتر حق دارند که برای رسیدن به جهانی آبادتر تمام اقوام و ملتهای پست و غیر اصیل را به خدمت گیرند. زندگی شخصیاِوا براون، معشوقه آدولف هیتلر و برای مدتی کوتاه همسر او بود. هرچند آدولف هیتلر مایل نبود مردم به رابطه او با اوا براون پیببرند، زیرا عقیده داشت که محبوبیت او در میان زنان جوان «کمرنگ» میشود.[۹] آدولف هیتلر، از مشروبات الکلی استفاده نمیکرد و سیگار نمیکشید.[۱۰] او همچنین گیاهخوار بود و از خوردن غذاهای حاوی گوشت حیوانات پرهیز میکرد.[۱۱] آدولف هیتلر به موسیقی ریشارد واگنر، آهنگساز یهودیستیز آلمانی «عشق میورزید»ورود به سیاستحزب از یک گروه کوچک با تمایلات ملی گرایی در آخرین سالهای جنگ جهانی اول شکل گرفت. ابتدا در برمن گروهی در اوایل سال ۱۹۱۸ با نام کمیته رایگان برای صلح کارگران آلمان (به آلمانی: Freier Ausschuss einen für deutschen Arbeiterfrieden) اعلام موجودیت کرد. آنتون درکسلر در تاریخ ۷ مارس ۱۹۱۸ در مونیخ شعبه ای از این گروه را تشکیل داد. درکسلر قفل سازی ساده و از اعضای ارتش در جنگ اول جهانی بود. در تاریخ ۵ ژانویه ۱۹۱۹ درکسلر به همراه چند تن از دوستان نزدیکش و بیست کارگر دیگر از راه آهن مونیخ به بحث درباره ایجاد حزبی مستقل از کمیته رایگان برای صلح بر اساس اصول سیاسی که درکسلر بیان کرد بحث کنند. این گفتگو سرانجام به تاسیس حزب انجامید. حزب کارگران آلمان یک گروه کوچک با ۵۵ عضو بود. اما دولت وایمار که فعالیتهای حزب را مشکوک به براندازی تلقی کرده بود جاسوسانی را به درون حزب فرستاد.آدولف هیتلر که اکنون مامور اطلاعاتی ارتش بود به حزب پیوست تا در نزدیک تحولات حزب را گزارش دهد. او کم کم با دیدگاههای حزب آشنا شد. همچنین هیتلر قدرت سخنوری خوبی داشت و به یکی از سخنگوهای ماهر حزب تبدیل شده بود. در میان اعضای اولیه حزب می توان به رودلف هس ، هانس فرانک و آلفرد روزنبرگ اشاره کرد که بعدها همگی در سمتهای بالایی مشغول به فعالیت شدند. هیتلر اکنون جذب حزب شده بود و نه تنها مخالفتی با حزب نداشت بلکه به یکی از ستونهای اصلی حزب تبدیل شده بود.هیتلر از سازمان اطلاعات ارتش خارج شد و به اعضای حزب پیوست او در اولین قدم تعداد افراد حزب را برای شماره گذاری از عدد ۵۰۰ شروع کرد بدین ترتیب اعضای حزب به جای آنکه ۵۵ اعلام شود ۵۵۵ نفر اعلام شد. این اولین و بزرگترین تبلیغ برای حزب بود.حزب کارگران آلمان به وسیله یک کمیته هفت نفره اداره می شد. هیتلر توانست به کمیته هفت نفره راه پیدا کند. دومین اقدام هیتلر تغییر نام حزب در ۲۴ فوریه ۱۹۲۰ بود. اکنون واژه سوسیالیست ملی هم به نام حزب افزوده شد و بدین صورت حزب با نام حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان ( به اختصار: NSDP ) معرفی شد. هیتلر در مراسمهای مختلف سخن رانی می کرد و سخنان آتشین و ملی گرایانه او به جذب هر چه بیشتر افراد کمک بزرگی می کرد. هیتلر توانست درکسلر را متقاعد کند که هیئت هفت نفره مدیریت حزب لغو شود. بنابراین هیتلر به عنوان رئیس جدید حزب توانست برنامههای خود را به خوبی اجرا کند. اولین اقدام هیتلر پس از ریاست تشکیل گروه شبه نظامی حزب به نام اس آ بود. هیتلر در قدم بعد اعلام کرد که دو هدف کلی در حزب دارد اولین هدف پیشرفت آلمان و دومین هدف مقابله با دشمنان درجه اول آلمان یعنی فرانسه - انگلیس و شوروی که در چنگال سرمایه یهودیان اسیر هستند. هیتلر صلیب شکسته به عنوان نمادی آریایی را به عنوان نماد حزب انتخاب کرد.در طی سالهای ۱۹۲۱ و ۱۹۲۲ حزب رشد قابل توجهی داشت. حزب نازی برای سرکوب مخالفان سیاسی و عقیدتی و بر هم زدن تجمعات سیاسی احزاب دیگر دارای یک شاخه به نام گروه حمله اس آ بود.در راس این گروه ارنست روهم نزدیکترین دوست هیتلر در حزب قرار داشت.در سال ۱۹۳۴ هیتلر برای جلب حمایت ارتش ،این گروه را منحل کرد و روسای آن از جمله ارنست روهم را به قتل رساند.دلیل نارضایتی ارتش از نیروی اس آ این بود که روهم قصد داشت اس آ را جانشین ارتش نماید.پس از اعدام روسای اس آ ، نیروی اس اس که تحت رهبری هیتلر قرار داشت و زیر مجموعه اس آ محسوب می شد به عنوان نیروی مستقل به فعالیت ادامه داد.وظایف پیشین نیروی اس آ به اس اس محول شد و کشتار و تبعید یهودیان جز وظایف اصلی این گروه گردید. |